دانلود "72جن سلیمان: دزدان اقتصادی به دنبال دزدیدن چه چیزی از روان های انسان های امروزین هستند؟"
ترجمه و تالیف: پویا جفاکش

بخشی از رساله:
در زمانی که من دانش آموز دبیرستان بودم، بخشی از کتاب درسی دینی ما موسوم به «بینش اسلامی» صرف رد عقاید متفکران مغربزمین چون هابز و نیچه و هگل و بخصوص مارکس و فروید میشد. امروزه آن درس با درس «دین و زندگی» جایگزین شده و هیچ سخنی از فیلسوفان غربی در آن نیست. اسم های مارکس و فروید به همراه بقیه ی اسامی متفکران غربی با موفقیت از اذهان نسل جدید محو شده است اما اثر آنها بر جامعه ی ایران و حتی در اعتقادات کنونی ایرانیان بی این که معلوم باشد از کیست، باقی مانده است. آنها که اسم های آنها را میدانند هنوز با آنها آدم به خود جذب میکنند. ولی آنطورکه فهمیده ام عملکرد بیشتر آنها طوری است که شدت تاثیر آنها بر ایرانی کنونی بیشتر کتمان میشود. یکی از دوستانم که دانشجوی رشته ی روانشناسی است میگوید که در هر کلاسی که رفته است، فقط یک سری حرف های تکراری از قول فروید نقل میشود بی این که چیزی به دانشجو اضافه شود. و جالب اینجاست که در ایران معمولا به پیروی از فلسفه ی علم پوپری، روانکاوی فروید را شبه علم و نه علم میشناسند. به نظر من هر دو رویکرد، به نوعی تخفیف عمدی فروید برای دور نگه داشتن مردم از شناخت رویکردهای فرویدی هستند که سیاست ایرانی همچون سیاست در دیگر ممالک جهان برای کنترل مردم استفاده میکند. اصطلاح «سوپاپ اطمینان» شاید تنها رویکرد فرویدی باشد که شهرت یافته بی این که دانسته شود یک راهکار فرویدی است. این اصطلاح را در دهه ی هفتاد شمسی و در درون ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، منتقدان نظام درباره ی مجله ی گل آقا به کار میبردند. اعتقاد بر این بود که گل آقا در نظام، خودی است و اجازه دارد همه را به ریشخند بگیرد تا کمی فشار خشم از سر مردم برداشته شود. جالب اینجاست که اصطلاح سوپاپ اطمینان را خود گل آقا (کیومرث صابری فومنی) رایج کرد وقتی که در اشاره به این اتهام گفت: «ما سوفافیم» و اینطوری مسئله را در عین پیچاندن، تایید کرد. از دوره ی خاتمی به بعد، میزان فروش مجله ی گل آقا پایین آمد چون نشریه های دیگری ظهور کردند که خیلی جدی تر و بی مهاباتر به نظام حمله میکردند و در مقایسه با آنها، گزندگی های گل آقا بسیار ملایم به نظر میرسیدند. به هر حال، این که گل آقا برای ایراد گرفتن از در خنده وارد شد، بخصوص با در نظر گرفتن این که اسلام متشرع بیشتر مذهب گریه است تا مذهب خنده، گره گاه هایی را که در آنها نظام مثلا اسلامی دقیقا به خود فروید نزدیک میشود، آشکار میکند و در حالی که شعارهای فریب دهنده ی اسلامی، این اعتقاد غلط را در مردم جا انداخته که این مملکت با اصول 1400ساله اداره میشود، اسلام نقابی برای پنهان کردن رویکردهای به شدت مدرن نظام تا حد تایید تزهای ضد اسلامی فرویدی شده است. فرو نشاندن فشار با خنده در ارتباط با نظریه ی سوپاپ اطمینان فروید، بر عملکرد شناسی خاص ذهن استوار است که دانیل اوشیل در زیر به خوبی شرح داده و وقتی آن را بخوانید، تنها چیزهایی که به یادشان نمی افتید، اسلام و درگیری های خداپرستان و بی خدایان است....
